نه … قرار نبود بنشینی و منتظر معجزه ای از دیار نیستی باشی ! قرار نبود بنشینی به انتظار تا که شاید….فرجی حاصل شد ! این رسمش نیست ، بپذیر . نیامده ام تا سکوت کنم و خود را به امواج هر از گاه و جریان رودها بسپارم … نیامده ام تا بنشینم و خیره شوم… او منتظر است .. اوست که باید…منتظر بنشیند نه ...